http://knh.shmu.ac.ir/index.php/site/gateway/plugin/WebFeedGatewayPlugin/atomمجله دانش و تندرستي در علوم پایه پزشکی2024-03-04T06:24:51+00:00Publisherinfo@shmu.ac.irOpen Journal Systems<p dir="rtl"><span style="font-size: 1em;">دانشگاه علوم پزشكي شاهرود به منظور بالا بردن سطح آگاهي و نيز آموزش و انتقال مفاهيم علمي و پژوهشي انجام شده به ساير همكاران از سال 1386 اقدام به انتشار مجله حاضر نموده است. مجله دانش و تندرستي در علوم پایه پزشکی بهصورت فصلنامه و به زبان فارسي و خلاصه انگليسي منتشر ميگردد و داراي رتبه علمي - پژوهشي از كميسيون نشريات علوم پزشكي كشور ميباشد. اين مجله، صرفاً يك مجله علمي است و منحصراً مقالات علوم پايه پزشكي در زمينه هاي كالبدشناسي، بافتشناسي، آناتومي ماكرو، جنينشناسي، بيوشيمي، تغذيه، ميكروبشناسي، باكتريشناسي، ويروسشناسي، ايمنيشناسي، انگلشناسي، فيزيولوژي، فيزيك پزشكي، پرتوشناسي تشخيصي، پزشكي هسته اي، راديوبيولوژي، محافظت از پرتو، ژنتيك پزشكي و آسيبشناسي را چاپ مينمايد. مقالات قابل پذيرش به ترتيب اولويت شامل: مقالات اصيل پژوهشي مربوط به مطالعات كوهورت، مداخلهاي، كارآزمايي باليني، تجربي، مقالات تحليلي، اپيدميولوژيك و مقالات توصيفي ميباشد.</span></p> <p dir="RTL" align="justify">مجله در پايگاههاي زير ايندكس ميشود:</p> <ul> <li class="show">Chemical Abstracts Service (CAS)</li> <li class="show">Index Copernicus</li> <li class="show">EBSCO</li> <li class="show">Google Scholar</li> <li class="show">Citefactor</li> <li class="show">National Library of Sweden (NLS)</li> <li class="show">Oregon Health and Science University (OHSU)</li> <li class="show">Islamic World Science Citation Center (ISC)</li> <li class="show">Barakatkns</li> <li class="show">Magiran</li> <li class="show">Scientific Information Database (SID)</li> <li class="show">noormags</li> <li class="show"><a href="http://oaji.net/journal-detail.html?number=2702">OAJI</a></li> </ul> <p dir="RTL" align="justify"> </p> <p> </p>http://knh.shmu.ac.ir/index.php/site/article/view/2918فرمولاسیون نانو سامانهی لیپیدی حاوی اسانس زنجبیل جهت اثرگذاری بر سلولهای سرطانی و ارزیابی میزان سمیت سلولی آن علیه سرطان تخمدان (رده سلولی A-2780)2024-03-04T06:14:03+00:00نرگس نیکونهادm.tajgardon96@gmail.comمیلاد اخلاقیmilad70akhlaghi@gmail.comمریم انتظاریmrmentezari@gmail.comشایسته شهریاریFhaghirosadat@gmail.comبی بی فاطمه حقیرالساداتfhaghirosadat@gmail.com
<p><em>مقدمه</em><em>: سرطان تخمدان در میان بانوان از مهمترین و البته کشنده</em><em>ترین انواع سرطان است. شیمی درمانی به</em><em>عنوان اصلی</em><em>ترین روش درمان سرطان، علاوه عوارض جانبی بالا در بسیاری از موارد ناکارآمد است. استفاده از گیاهان دارویی و اسانس آنها به</em><em>عنوان یک روش جایگزین نیز با چالش</em><em>هایی روبه</em><em>رو است، که با امروزه با استفاده از نانوذرات دارورسان مانند لیپوزوم، سعی بر غلبه بر این چالش</em><em>ها داریم. لذا هدف از مطالعه</em><em>ی حاضر، ساخت و مشخصه</em><em>یابی نانولیپوزوم</em><em>های حاوی اسانس زنجبیل و بررسی اثر سمیت آن بر روی سلول</em><em>های سرطانی رده</em><em>ی </em><em>A-2780</em><em> سرطان تخمدان و مقایسه آن با فرم آزاد اسانس است.</em></p> <p><em>مواد و روشها:</em><em> پس از استخراج اسانس گیاه زنجبیل با دستگاه کلونجر، لیپوزوم</em><em>های حاوی اسانس زنجبیل به روش فیلم نازک سنتز گردیدند و اسانس درون آنها با روش هیدراتاسیون بارگذاری گردید. سپس میزان درونگیری و بررسی رهایش اسانس از لیپوزوم با روش اسپکتروفتومتری مورد ارزیابی قرار گرفت. ویژگی</em><em>های فیزیکوشیمیایی نانوسامانه</em><em>ی سنتز شده مثل سایز، بار الکتریکی، مورفولوژی و عدم برهم</em><em>کنش اسانس و لیپوزوم با استفاده از روشهای </em><em>DLS</em><em>، </em><em>SEM</em><em> و </em><em>FTIR</em><em> مورد بررسی قرار گرفت و در آخر نیز سمیت نانو</em><em> </em><em>سامانه</em><em>ی سنتز شده بر روی سلول</em><em>های سرطانی تخمدان با استفاده از تکنیک </em><em>MTT</em><em> سنجش شد.</em></p> <p><strong><em>نتایج:</em></strong><em> </em><em>در این پژوهش ما موفق به ساخت نانولیپوزوم</em><em>های حاوی اسانس زنجبیل با میزان انکپسولاسیون 21/3</em><em>±</em><em>41/56، اندازه 38/4 </em><em>±</em><em> 72/85 نانومتر، شاخص پراکندگی 58/0 </em><em>±</em><em> 48/1 و بار الکتریکی 19/1 </em><em>±</em><em> 17/19- با مورفولوژی مناسب شدیم که دارای رهایش آهسته و نیمه هدفمند بودند. همچنین حداکثر میزان رهایش اسانس از نانوسامانه در طی 48 ساعت برابر با 41/2 </em><em>±</em><em> 5/62% بود. نانوسامانه و اسانس نیز فاقد بر هم</em><em>کنش شیمیایی با یکدیگر بودند و همچنین لیپوزومه کردن اسانس سبب افزایش خاصیت ضدسرطانی آن در مقایسه با فرم آزاد آن بر روی سلول</em><em>های سرطانی تخمدان گردید بود.</em></p> <p><em>نتیجهگیری:</em><em> نتایج مطالعه</em><em>ی فوق نشان داد، می</em><em>توان از نانولیپوزوم</em><em>های سنتز شده با خواص فیزیکوشیمیایی مناسب به</em><em>عنوان حاملی مناسب جهت رسانش اسانس زنجبیل به سلول</em><em>های سرطانی استفاده گردد.</em></p>
2024-03-03T00:00:00+00:00حق نشر http://knh.shmu.ac.ir/index.php/site/article/view/3169اثرات هورمون تستوسترون بر روی عملکردهای شناختی و رفتارهای شبه اضطرابی در مدل حیوانی همدردی2024-03-10T06:48:47+00:00علی طالبیalitalebi.ir@gmail.comفاطمه رحیمی شورمستی fatemerahimi2935@gmail.comصبا نیکنام فرsabaniknam45@gmail.comمهدی خدامرادیmehdi.khodamoradi@gmail.comسیده معصومه سیدحسینیseyedhoseini_sm@yahoo.comراحله رفاییrahele_rafaie@yahoo.comحسین شعبانیhosseinshabani1900@gmail.comناصر مقربیانdr.mogharabian@yahoo.comحامد قزوینیhghazvini1@gmail.com
<p><strong>مقدمه: </strong>همدلی یکی از عملکردهای شناختی ویژهای است که نقش مهمی در تکامل رفتارهای اجتماعی و تشکیل حافظه اجتماعی بازی میکند. مطالعات مختلف نشان دادهاند که هورمونهای جنسی نظیر تستوسترون در برابر اختلالات شناختی و رفتاری اثرات محافظت نورونی دارند و میتوانند در بروز رفتارهای اجتماعی و شناختی اهمیت بهسزایی داشته باشند. لذا در این مطالعه نقش هورمون تستوسترون در رفتارهای اجتماعی و نیز حافظه تشخیص شی جدید و رفتارهای شبه اضطرابی در مدل همدردی در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.</p> <p><strong><em>مواد و روشها: </em></strong><em>این مطالعه بر روی تعداد 32 رأس موش صحرایی نر گنادکتومی شده در 4 گروه شامل گروه</em><em>های کنترل، درد، مشاهده</em><em>گر دریافت</em><em>کننده حلال، مشاهده</em><em>گر دریافت</em><em>کننده تستوسترون تقسیم شدند. درد احساسی از یک هم</em><em>خانواده درگیر در درد (دریافت</em><em>کننده پنج مرتبه تزریق فرمالین) به یک موش هم</em><em>خانواده مشاهده</em><em>کننده دردکشیدن منتقل می</em><em>شد. گروه</em><em>های مشاهده</em><em>کننده قبل از مشاهده درد کشیدن موش هم</em><em>خانواده حلال یا تستوسترون دریافت می</em><em>کردند. پس از آن آزمون</em><em>های حافظه اجتماعی، حافظه تشخیص شی جدید و رفتارهای شبه اضطرابی مورد بررسی قرار گرفت.</em></p> <p><strong><em>نتايج: </em></strong><em>یافته</em><em>های این مطالعه نشان داد که در گروه درد، حافظه اجتماعی و همچنین حافظه تشخیص شی جدید نسبت</em><em>به گروه کنترل مختل شده و رفتارهای شبه اضطرابی افزایش یافت. از طرف دیگر تزریق تستوسترون توانست اختلال حافظه اجتماعی و حافظه تشخیص شی جدید و همچنین رفتارهای شبه اضطرابی را تا حدودی بهبود بخشد.</em></p> <p><strong>نتیجهگیری: </strong>بنابر نتایج این مطالعه میتوان نتیجه گرفت که همدردی سبب ایجاد رفتار شبه اضطرابی، اختلال حافظه اجتماعی و حافظه تشخیص شی جدید میشود و هورمون تستوسترون میتواند تا حدودی نقش حفاظتی در برابر آسیبهای شناختی و رفتاری ناشی از همدلی در موش صحرایی شود.</p>
2024-03-03T00:00:00+00:00حق نشر http://knh.shmu.ac.ir/index.php/site/article/view/2790مهندسی آنزیم آزوریداکتاز جهت ایجاد تغییرات ساختاری در جایگاه فعال و بهبود تمایل اتصالی آن به رنگهای آزو2024-03-04T06:20:44+00:00علیرضا ذاکریzakeri@sru.ac.irمریم یعقوبیmyaghoubir@yahoo.comسعید خلیلیsaeed.khalili@sru.ac.irزهرا السادات هاشمیz.hashemi@gmail.comنوید پورزردشتpourardosht@yahoo.com
<p><strong><em>مقدمه:</em></strong><em> مقادير فراواني از رنگها از جمله رنگهای آزو با پیوند پایدار، از صنایع نساجی و محصولات مشتق شده از نفت به</em><em>طور مستقيم وارد فاضلاب ميشوند و حذف آنها تنها با زیست پالایی قابل انجام است. در این پژوهش با استفاده از ابزارهای بیوانفورماتیکی در ساختار آنزیم آزوریداکتاز جهت بهبود عملکرد آن در تجزیه این رنگها از جمله رنگ قرمز متیل تغییراتی ایجاد شده است.</em></p> <p><strong><em>مواد و روشها:</em></strong><em> توالی اسید آمینه آنزیم آزوریدوکتاز از پایگاه داده</em><em>ی </em><em>UniProt</em><em> به</em><em>دست آمد. با استفاده از ابزارهای مد</em><em>ل</em><em>سازی ساختار سه بعدی پیشبینی و ایجاد شد و با استفاده از وب</em><strong></strong><em>افزار </em><em>Qmean</em><em> بهترین مدل تعیین گردید. از آنجایی که توالی جایگاه فعال این آنزیم به جایگاه فعال مختص باکتری باسیلوس اسمیتی (</em><em>Bacillus Smithii</em><em>) نزدیک بود با استفاده از وب</em><em>افزار </em><em>PyRx</em><em>، عمل داک سوبسترا (قرمز متیل) با مدل سهبعدی جایگاه فعال انجام و پس از تعیین بهترین حالت جفت شدگی آنزیم با سوبسترا، بررسی جهش</em><em>زایی انجام شد. کاندیدهای جهش</em><em>زایی در محل جایگاه فعال با روش هم ردیفی توالی مشخص شد و جهش</em><em>ها پس از اعمال از جهت تغییر در انرژی اتصال و شبکه</em><em>ی برهم</em><em>کنشی مورد بررسی قرار گرفت.</em></p> <p><strong><em>نتایج:</em></strong><em> مدل ایجاد شده توسط </em><em>Robetta</em><em> برای توالی تحت شناسه</em><em>ی </em><em>Q9X4K2</em><em> به</em><em>عنوان بهترین ساختار انتخاب شد. نتایج جهش</em><em>زایی و بررسی انرژی و پلات جهش نشان داد، بهترین جهش تبدیل پرولین 132 به سرین بوده و موجب کاهش انرژی اتصال مقدار </em><em>kcal/mol</em><em> 9/6- به مقدار </em><em>kcal/mol</em><em> 4/7-می</em><em>گردد. به علاوه با بررسی شبکه برهم</em><em>کنشی در پروتئین جهش</em><em>یافته یک پیوند هیدروژنی جدید ایجاد شده است.</em></p> <p><strong><em>نتیجهگیری:</em></strong><em> </em><em>انرژی اتصال پایین</em><em>تر بین آنزیم و قرمز متیل به معنی تمایل بیشتر آنزیم به سوبسترا بوده و بنابراین منجر به بهبود عملکرد آنزیم در تجزیه رنگهای آزو خواهد بود.</em></p>
حق نشر http://knh.shmu.ac.ir/index.php/site/article/view/2900پاسخ بازتوانی ورزشی همراه با تحریک الکتریکی بر سطوح سرمی ICAM و VCAM موشهای صحرایی مبتلا به انفارکتوس میوکارد2024-03-04T06:20:47+00:00مجتبی خان سوزMojtaba.khansooz@gmail.comمحمد ملکی پویاmalekipooya@iautb.ac.ir
<p><strong>مقدمه: </strong>کنترل عوامل التهابی بعد از آنفارکتوس، بهعلت فقدان جريان خون کافی میوکارد از عوامل اثرگذار بر بهبود بیماران سکته قلبی میباشد. مولکولهای چسیان سلولی و عروقی از جمله این عوامل التهابی هستند که در اختلالات قلبیعروقی نقش بهسزایی دارند. بههمین منظور هدف از این پژوهش بررسی پاسخ بازتوانی ورزشی همراه با تحریک الکتریکی بر سطوح سرمی ICAM و VCAM موشهای صحرایی مبتلا به انفارکتوس میوکارد بود.</p> <p><strong>مواد و روشها: </strong>در این مطالعه تجربی 40 سر موش صحرایی نژاد ویستار (8 هفتهای با وزن30±220 گرم) پس از وزن کشی بهطور تصادفی به 4 گروه انفارکته، انفارکته-بازتوانی ورزشی، انفارکته-تحریک الکتریکی و انفارکته-بازتوانی ورزشی-تحریک الکتریکی تقسیم شدند. سپس انفارکتوس میوکارد با استفاده از دو تزریق زیرجلدی ایزوپروترونول (150 میلیگرم/کیلوگرم) به فاصلi 24 ساعت در گروهها القاء گردید. گروههای مداخله برای یک جلسه تحت بازتوانی ورزشی (تردمیل با سرعت 20 متر/دقیقه برای 1 ساعت) و تحریک الکتریکی (دستگاه فوت شوک برای 5/0 میلیآمپر و 20 دقیقه) قرار گرفتند. بلافاصله بعد از مداخله، سطوح سرمی ICAM و VCAM به روش الایزا بررسی شدند. برای آنالیز دادهها از آزمون آنووآ یکطرفه و تعقیبی توکی در سطح معنیداری 05/0>P استفاده شد.</p> <p><strong><em>نتايج:</em></strong><strong> </strong><em>یافتهها نشان داد تحریک الکتریکی در نمونههای انفارکته منجر به افزایش معنیدار (021/0=</em><em>P</em><em>) سطوح سرمی </em><em>ICAM</em><em> میشود اما مقادیر سرمی </em><em>VCAM</em><em> در گروه تحریکی الکتریکی (040/0=</em><em>P</em><em>) و تحریک الکتریکی-بازتوانی ورزشی (038/0=</em><em>P</em><em>) کاهش معنیداری نشان داد.</em></p> <p><strong>نتيجه</strong><strong>گيري: </strong>بهنظر میرسد با توجه به نتایج مطالعه حاضر هنوز نمیتوان با قطعیت سمت و سوی اثر بازتوانی حاد ورزشی و تحریک الکتریکی فوت شوک را بر مولکولهای چسبان تعیین نمود.</p>
حق نشر http://knh.shmu.ac.ir/index.php/site/article/view/3170سلولزدایی پوست مرغ: بستری برای مهندسی بافت2024-03-04T06:20:49+00:00مظفر خزاعیLeila_rezakhani@yahoo.comشیما رحمتیLeila_rezakhani@yahoo.comفاطمه خزاعیLeila_rezakhani@yahoo.comلیلا رضاخانیleila_rezakhani@yahoo.com
<p><strong>مقدمه:</strong> داربستهای سلولزدایی شده بر پایه ی ماتریکس خارج سلولی، با فراهم کردن ساختار سهبعدی و داشتن ترکیبات زیست فعال طبیعی، میتوانند شرایط طبیعی بدن را تقلید نمایند. هدف از این مطالعه سلولزدایی، مشخصهیابی و بررسی پوست مرغ بهعنوان داربست مورد استفاده در مهندسی بافت میباشد.</p> <p><strong>مواد و روش</strong><strong>ها:</strong> در این مطالعه تجربی، پوست مرغ با ترکیبی از روشهای فیزیکی (تلاطم) و شیمیایی (شویندهی یونی دودسیل سدیم سولفات (SDS)) سلولزدایی شد. محتوای DNA، خصوصیات بافتشناسی، موفولوژی، خواص مکانیکی، زیست سازگاری، خون سازگاری، تورم، ظرفیت نگهداری آب و زاویهی تماس در داربستهای فوق مورد بررسی قرار گرفت.</p> <p><strong>نتایج:</strong> سنجش محتوای DNA و رنگآمیزی بافتی، سلولزدایی از پوست مرغ را تأیید کرد. تصاویر میکروسکوپ الکترونی حفظ مورفولوژی داربست را نشان داد. استحکام مکانیکی بافت سلولزدایی شده تا حدود زیادی حفظ شده بود. داربست تهیه شده، سمیت سلولی نداشت و خون سازگاری قابل قبولی را ارایه کرد. تورم، ظرفیت نگهداری آب و زاویهی تماس در داربست، پتانسیل مناسبی را نشان دادند.</p> <p><strong>نتیجه</strong><strong>گیری:</strong> نتایج مطالعهی ما نشان داد، پوست مرغ بهعنوان یک ماده در دسترس، زیست سازگار، خون سازگار و دارای قابلیت نگهداری رطوبت، میتواند بهعنوان کاندیدای مناسب برای آمادهسازی داربست برای مطالعات بیشتر در زمینه مهندسی بافت معرفی گردد.</p>
حق نشر http://knh.shmu.ac.ir/index.php/site/article/view/3188ساخت داربست پرده آمنیون دسلولار-ژلاتین و ارزیابی آن جهت استفاده در کارهای مهندسی بافت2024-03-04T06:20:52+00:00شیوا اسدپورshiva.asadpour2020@gmail.comالهام زندهدلShiva.asadpour2020@gmail.comمریم انجمشعاعShiva.asadpour2020@gmail.comمحراب عسکریانپورShiva.asadpour2020@gmail.comاکرم کرمیدهکردیShiva.asadpour2020@gmail.com
<p><strong>مقدمه:</strong> تکنیکهای سلولزدایی بهطور گستردهای در ساخت داربستهای مناسب برای بازسازی بافتهای آسیبدیده استفاده میشوند تا از این طریق به مشکل کمبود بافتهای اهداکننده غلبه کنند. ماتریکس خارج سلولی سلولزدایی شده، مزیتهای مختلفی از جمله حفظ ویژگیهای ریزمحیط طبیعی را نسبتبه مواد سنتزی دارد. پرده آمنیون دارای ویژگیهایی از قبیل در دسترس بودن، ارزان بودن، ایمنیزایی کم، اثرات ضدالتهابی و ترمیمی میباشد. از طرفی ژلاتین، یک پلیمر طبیعی و زیست سازگار میباشد که تعاملات مناسب با چسبندگی و رشد سلولها دارد. از این رو، در این مطالعه داربستهای پرده آمنیون سلولزدایی شده-ژلاتین برای کاربرد در مهندسی بافت ساخته شدند و سپس مورد ارزیابی قرار گرفتند.</p> <p><strong>مواد و روش:</strong> در ابتدا پرده آمنیون انسان سلولزدایی شد و میزان سلولزدایی شدن با استفاده از رنگآمیزی هماتوکسیلین-ائوزین ارزیابی شد. سپس داربستها ساخته شدند. بعد از ساخت داربستها، مشخصهیابی فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی داربستها انجام شد. علاوه بر این، سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از اندومتر رحم بر روی داربستها کشت داده شدند و میزان زیست سازگاری داربستها با روش MTT ارزیابی شد.</p> <p><strong>نتایج:</strong> نتایج نشان داد که بافت آمنیون به خوبی سلولزدایی شده بود. سطح داربستها در تصاویر SEM ناهموار بود. تمام داربستها آب دوست بودند ولی داربستهای گروه پرده آمنیون سلولزدایی شده-ژلاتین بهدلیل وجود پلیمر ژلاتین آبدوست دارای خاصیت آب دوستی بیشتری بودند. داربستهای ساخته شده، جذب آب یا تورم را داشتند. نتایج خواص مکانیکی داربستها نشان داد که داربستها دارای استحکام مکانیکی مناسب بودند. همچنین نتایج آزمون زیست سازگاری نشان داد که تکثیر سولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از اندومتر رحم روی داربستهای گروه پرده آمنیون سلولزدایی شده-ژلاتین بیشتر از گروه کنترل (گروه فقط سلول) بود.</p> <p><strong>نتیجهگیری:</strong> داربستهای ساخته شده با استفاده از پرده آمینون-ژلاتین، پتانسیل مناسبی جهت استفاده در کارهای مهندسی بافت را دارند.</p>
حق نشر http://knh.shmu.ac.ir/index.php/site/article/view/2831ساخت و مشخصهیابی فیزیکوشیمیایی سامانه لیپوزومی حاوی عصاره هیدروالکلی شیرینبیان و بررسی سمیت عصاره آزاد و لیپوزومه بر رده سلولی سالم فیبروبلاست انسانی پوست (HFF) و رده سلولی سرطانی MCF-7 سرطان پستان2024-03-04T06:20:54+00:00لیدا افتخاری وشlidaeftekharivash@yahoo.comمحمد مجدی زادهmdmzh@yahoo.com
<p><strong>مقدمه: </strong>استفاده از گیاهان به منظور درمان بیماریها، قدمتی طولانی دارد. امروزه نیز با توجه به عوارض جانبی داروهای رایج، روی آوردن به این منابع طبیعی بیش از پیش الزامآور است. هدف از پژوهش حاضر ساخت و مشخصهیابی نانولیپوزومهای حاوی عصاره شیرینبیان و بررسی سمیت آن بر رده سلولی HFF سالم پوست و MCF-7 سرطان پستان است.</p> <p><strong>مواد و روشها: </strong>ابتدا عصاره شیرینبیان بروش سوکسوله استخراج گردید. با استفاده از روش فیلم نازک، سامانه لیپوزومی از SPC و کلسترول تهیه شد و عصاره شیرینبیان درون لیپوزومها بارگذاری شد. بررسی شاخصهای فیزیکوشیمیایی آنها با استفاده از دستگاههای زتا سایزر و SEM انجام و الگوی رهایش عصاره در دمای<sup>o</sup>C 37 و<sup>o</sup>C 42 محاسبه گردید. در پایان میزان سمیت این نانوسامانه حاوی عصاره بر رده سلولی MCF-7 سرطان پستان و HFF پوست با روش MTT مورد بررسی قرار گرفته است.</p> <p><strong>نتایج: </strong>میزان بارگذاری عصاره، اندازه ذرات، شاخص پراکندگی و پتانسیل زتا، بهترتیب %45/3±16/64، nm131، 0/131 و mV19/1- میباشد. رهایش عصاره در شرایط دمایی مشابه سلول سالم و سرطانی آهسته بود. همچنین عصاره لیپوزومه نسبتبه عصاره آزاد سمیت بیشتری بر ردهی سلولی MCF-7 داشته و هر دو از سمیت کمی بر ردهی سلولی HFF برخوردارند.</p> <p><strong>نتیجه</strong><strong>گیری: </strong>بر اساس نتایج، سامانهی لیپوزومی حاوی عصاره با برخورداری از ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و سمیت بالا بر ردهی سلولی MCF-7 و سمیت کم بر رده سلولی HFF، میتواند حامل مناسب برای رسانش ترکیبات گیاهی به سلولهای هدف باشد.</p>
حق نشر