تفاوت مدل مدیریت بیماری¬های واگیر و غیرواگیر، از تئوری تا عمل

نویسندگان

  • علی‌اکبر حقدوست

DOI::

https://doi.org/10.22100/jkh.v5i0.958

چکیده

یکی از وظایف اصلی همه نظام­های سلامت، مدیریت بیماری­ها است. پر واضح است که نظام مدیریت باید بر اساس مختصات بیماری­ها، امکانات، نیازها و متناسب با منابع، طراحی و پیاده­سازی شود. از آنجایی که دینامیک بروز همه­گیری بیماری­های واگیر و غیرواگیر تفاوت­های بسیار زیادی دارند، لذا نوع مدیریت این دو دسته بیماری یکسان نیست.

عوامل خطر بیماری­های واگیر معمولاً محدود و شناسایی آن­ها نسبتاً آسان و شناخت مکانسیم اثر آن­ها تقریباً راحت است، این در حالی است که شبکه علیتی و نحوه و تأثیر آن­ها بر روی بیماری­های غیرواگیر بسیار پیچیده­است. به­عنوان مثال شناخت عوامل خطر بیماری مانند سرخک و یا سل و حتی آلودگی به ویروس HIV چندان دشوار نیست؛ ولی نمی­توان به سادگی عوامل خطر آلزایمر و یا پارکینسون را شناخت و یا دریافت که چرا بروز سرطان ریه در گروه کوچکی از افراد جامعه علی­رغم مصرف زیاد سیگار بالا نیست این در حالی است که تأثیرات سیگار در بروز بسیاری از بدخیمی­ها از جمله سرطان ریه شناخته­شده­است.

ابزارهای پیشگیری و کنترلی بیماری­های واگیر مشخص­تر و عمدتاً در دست نظام سلامت است. به­عنوان مثال کنترل بسیاری از این دسته بیماری­ها با استفاده از واکسن مقدور است و اگرچه نیاز به مشارکت مردم و سایر سازمان­ها امری بدیهی است، ولی تولیت و مدیریت این بیماری­ها توسط نظام سلامت صورت می­گیرد. این در حالی است که روش­های پیشگیری و کنترلی بیماری­های غیرواگیر بسیار پیچیده­بوده و نقش نظام سلامت در کنترل آن­ها بسیار محدود است. به­عنوان مثال تلاش برای افزایش فعالیت بدنی برای پیشگیری از بسیاری از بیماری­های غیرواگیر یک غزم ملی می­طلبد که در این بین، نظام سلامت به جز یک هماهنگ­کننده نقش زیادی ندارد.

از تفاوت­های دیگر بین این دو دسته بیماری، شکل بروز و میزان شیوع آن­ها است. معمولاً بیماری­های واگیر بروزی سریع و مشخص داشته و به­دلیل شکل طغیان گونه معمولاً توجه زیادی جلب و بسیج امکانات را راحت­تر می­کند ولی متأسفانه روند افزایش بیماری­های غیرواگیر عموماً بطئی بوده و به دلیل فاصله زمانی زیاد بین مواجه با عوامل خطر و بروز بیماری­ها، ترغیب جامعه به تعدیل شیوه زندگی خود بسیار دشوارتر است. بروز کم ولی شیوع بالا در اکثر بیماری­های غیرواگیر، به­دلیل مزمن بودن آن­ها، باعث عدم ایجاد حساسیت بالای جامعه ولی تحمیل هزینه­های سنگین می­شود.

تفاوت­های مهم بیان شده در کنار ده­ها مورد دیگر، مبین آن است که مدیریت بیماری­های غیرواگیر بایست از نظر شکل و شیوه بسیار متفاوت از نظام بیماری­های واگیر طراحی شود. نگاهی مشارکت­جویانه، مبتنی بر مستندات علمی قوی از یک طرف و تلاش برای منسجم نمودن اطلاعات و طراحی برنامه­های بلند مدت از سوی دیگر باید ارکان مدیریت بیماری­های غیرواگیر را تشکیل داده و تلاش شود تا از طریق ابزارهای مختلف قانونی و مجاری متنوع اجرایی در سازمان­ها و وزارت­های مختلف به تعدیل شیوه زندگی البته با مشارکت مستقیم خود مردم پرداخت.

تفکیک مدیریت بسیاری از بیماری­های غیرواگیر در قالب دفاتر مختلف بر اساس نام بیماری، آنگونه که در بیماری­های واگیر رایج است، چندان مورد پذیرش نیست چراکه مشترک بودن عوامل خطر بسیاری از این بیماری­ها از یک طرف و شیوه مداخله مشابه برای تعدیل عوامل خطر از سوی دیگر و هم­چنین اهمیت زیاد غربالگری­های نسبتاً یکسان باعث شده که پیشنهاد شود تا نحوه سازماندهی تشکیلات برای مدیریت بیماری­های غیرواگیر به­صورت افقی و مبتنی بر عملکرد واحدها باشد تا بر پایه نام بیماری­ها.

البته از آنجایی که ناشناخته­های بسیاری در مورد بیماری­های غیرواگیر وجود دارد، بایست اجرا و پژوهش در هم آمیخته­شده و انجام پژوهش­های کاربردی در درون نظام مدیریت بیماری­ها به­عنوان یک شیوه مؤثر برای استفاده بهینه از امکانات و منابع سرلوحه اقدامات اجرایی در نظر گرفته­شود.

دانلود

چاپ شده

2015-04-26

شماره

نوع مقاله

مقاله پژوهشي

مقالات بیشتر خوانده شده از همین نویسنده

<< < 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 > >>