بررسی ميزان خشونت خانگي و ارتباط آن با افسردگي در زنان
DOI:
https://doi.org/10.22100/jkh.v5i0.1031Keywords:
خشونت خانگی، افسردگی، خشونت عليه زنان.Abstract
مقدمه: خشونت خانگی يک اپيدمی رو به رشد جهانی است که میتواند منجر به پيامدهای جسمی و روانی فراوانی شود، لذا اين مطالعه بهمنظور تعيين ميزان خشونت خانگي و ارتباط آن با افسردگي در زنان مراجعهکننده به واحد بهداشت خانواده مراکز بهداشتي درماني شهر تهران طراحی و اجرا شد.
مواد و روشها: اين پژوهش يک مطالعه مقطعی میباشد که تعداد 811 نفر از زنان به روش نمونهگيری طبقهای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود که از طريق مصاحبه تکميل گرديد، برای تجزيه و تحليل دادهها از آمار توصيفی و استنباطی (آزمون آماری کای دو، ضريب همبستگی پيرسون) استفاده شد.
يافتهها: ميزان خشونت خانگی و افسردگی بهترتيب 3/88% (خشونت جسمی 4/25%، خشونت خشونت عاطفـی 3/87% و خشونت جنسی1/39%) و 1/37% (افسردگی خفيف 7/28%، افسردگی متوسط 2/8% و افسردگی شديد 2/0%) بود. آزمون آماری کای دو ارتباط معناداری ميان هر سه نوع خشونت با وضعيت افسردگی (افسرده و غير افسرده) نشان داد، در مقايسه با گروه خشونت نديده نسبت شانس وقوع افسردگی در کسانی که خشونت عاطفی، خشونت جسمی، خشونت جنسی و خشونت را در طی سال گذشته تجربه کرده بودند بهترتيب (344/5-85/1) CI144/3، (284/4-232/2) CI 092/3، (214/4-326/2) CI 132/3 و (281/6-003/2) CI 547/3 [با فاصله اطمينان 95%] بود.
نتيجهگيری: با توجه به شيوع بالای خشونت خانگی و افسردگی و وجود ارتباط بين آنها، غربالگری روتين زنان از لحاظ مواجهه با خشونت خانگی و همچنين افسردگی از طريق برنامهريزیهای مناسب توصيه میشود.
Downloads
Published
Issue
Section
License
This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License.